رادمهررادمهر، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

بخشنده همچون خورشید

روز عشق

عشق مادر دوست ندارم بگم دوستت دارم دوست دارم كه باور كني دوستت دارم ،هر روزم با تو روز عشقه  با پدر رفته بودي و براي مادر كارت تبريك گرفته بودي قربونت برم كه عكس روي كارت براي نوروز بود و بابا گفته بود اين نه گفته بودي مي خوام سورپرايزش كنم فكر كنه براي نوروزه😂😂   ...
30 بهمن 1397

روزهاي بي تكرار كلاس اول به روايت تصوير

  رادمهرم مدرسه را خيلي دوست داري و صبح زودتر از بابا حاضر مي شي و صبحانه مي خوري تا بابا دوش بگيره و حاضر بشه ،به بابا مي گي بازم تو عقب موندي اميدوارم هميشه انقدر اشتياق داشته باشي   زع     ...
29 بهمن 1397

باشگاه سواركاري

رادمهرم با توجه به علاقه فراوانت به سواركاري ثبت نامت كرديم باشگاه اسب سواري و يك دوره آشنايي و اصول اوليه رو گذروندي و با پونيهاي خوشگل آشنا شدي و بخاطر زمستان تعطيل شد تا انشااله تابستان  عزيزدلم خيلي دوست دارم اين رشته رو ادامه بدي و خودت هم دوست داري اميدوارم بتونم در اين زمينه مشوق و كمكت باشم    ...
29 بهمن 1397

يلداي 97

رادمهرم پسر دوست داشتني مادر خيلي وقته كه نتونستم به اين مكان عاشقانه مان سربزنم قصور من رو ببخش نازنينم ،نه اينكه نخوام و دوست نداشته باشم حالم مساعد نبود نازنينم  يلداي امسال مريض شدي آبله مرغان اومد سراغت و حسابي درگير اين بيماري شدي اولش ترسيده بودي و وقتي بهت توضيح دادم آروم تر شدي هر روز خودت رو تو آينه نگاه مي كردي و كلي غصه مي خوردي چند روز قبل از يلدا در مدرسه مراسم داشتين كه همون روز حالت بد شد و نمي خواستم كه بري با سماجت رفتي و زودتر اومدم دنبالت و خوابيدي وقتي بيدار شدي ديدم اولين نشانه هاي اين ويروس تو صورتت مشخص شده و حدس زدم كه آبله است و فوري بردمت دكتر و گفت بله آبله گرفته و پانزده روز مرخصي استعلاجي داد هر روز...
29 بهمن 1397
1